آخرين قيمت هرويين و شيشه را از فروشنده محدوده خيابان نواب ميپرسم. به جاي جواب، سوال ميكند: «كدام منطقه تهران؟»
قيمت جنوب شهر را ميگيرم؛ هر گرم شيشه در دروازهغار: 70 هزار تومان، هر گرم هرويين در دروازهغار: 50 هزار تومان.
قيمت شمال شهر را ميگيرم؛ هر گرم شيشه حوالي پل مديريت تا فرحزاد: 90 هزار تومان، هر گرم هرويين حوالي پل مديريت تا فرحزاد: 70 هزار تومان.
دو شب پيش، كارتنخوابهاي عسلويه، هر گرم هرويين را 24 هزار تومان و هر گرم شيشه را 30 هزار تومان خريدهاند. اختلاف 191 الي 200 درصدي قيمت هرويين و شيشه در فاصله 1298 كيلومتري بين عسلويه تا تهران، دليلي ندارد جز خلوص ماده مصرفي. از ابتداي اين دهه كه نيروهاي مرزباني دريايي در مرزهاي آبي جنوب، از افزايش تدريجي كشفيات مواد مخدر از لنجها و قايقهاي ورودي به سواحل استانهاي بوشهر و هرمزگان خبر دادند، پليس مبارزه با مواد مخدر هم تاييد كرد كه ناامن شدن مرزهاي زميني شرق و شمال شرق كشور كه اصليترين معابر واردات قاچاق هرويين و شيشه افغانستان بوده، باعث شده كه قاچاقچيان، انتقال و ترانزيت بخشي از محمولههاي مواد مخدر را به مرزهاي آبي ايران منتقل كنند. هنوز هم بعد از 9 سال، حجم قابل توجهي از مواد مخدر افغانستان، از مبادي دريايي به ايران ميرسد چون براي شبكه قاچاق، ناديده گرفتن مسير مستقيم ولايات «زرنج» و «هرات» در مرز مشترك ايران و افغانستان و انتقال محمولهها به بندر «گوادر» پاكستان و تحمل ريسك حمل محمولههاي چند صد كيلويي و چند تني در كرانههاي جاسك و ميناب و بندر لنگه و تخليه نهايي بار در بندر عسلويه براي تحويل به شوتيهاي ويژهاي كه قرار است اين محمولهها را تا قلب پايتخت برسانند، كمخطرتر از اين است كه اينبار، به شكل كارواني و نفربري از طريق مرز زميني زابل يا تايباد وارد ايران شود. همين تغيير مسير ظرف 9 سال گذشته، علت اصلي تفاوت 191 تا 200 درصدي قيمت مواد در عسلويه تا تهران است. هرويين 24 هزار توماني در عسلويه، جنس ناب دستنخوردهاي است كه تا به تهران برسد، تفاله پسخوردهاي بيشتر نخواهد بود. زمستان 96، وقتي قيمت هر گرم شيشه در عسلويه 20 هزار تومان بود و هنوز مصرف هرويين بين معتادان خيابانخواب پايتخت، فراگير نشده بود، يك كارتنخواب تحت درمان در عسلويه به من گفت: «اگر اين شيشهاي كه من مصرف ميكنم، به تهران برسد، كمتر از 200 هزار تومان آب نميشود بس كه خالص است.» واين حرف هم شاهد ديگري براي توجيه اختلاف قيمت شيشه و هرويين در تهران است. برخلاف تصور، آنچه در تهران عرضه و مصرف ميشود، ناب كه اصلا نيست، از خلوص هم بويي نبرده و در واقع، يك پودر سفيد يا قهوهاي يا كرم رنگ است به اسم هرويين يا شيشه و بالا بودن ميزان ناخالصي، يكي از دلايلي است كه معتادان خياباني را به تخريب بالا و افزايش تدريجي مصرف تا 4 يا 5 گرم در روز يا حتي چند مصرفي (همزماني مصرف شيشه و هرويين) گرفتار ميكند. آذر ماه سال گذشته، در مراسمي كه به مناسبت روز جهاني ايدز - اول دسامبر - در ايران برگزار شد، مسوولان وزارت بهداشت، از موفقيت در كاهش انتقال ويروس اچآي وي از طريق اعتياد تزريقي خبر ميدادند و آمار دورهاي رسمي هم تاييدي بر موفقيت اين تلاشهاي شبانهروزي بود از جمله اينكه در آذر ماه سال 92، اعلام شد كه علت ابتلاي 69.6 درصد از 24 هزار و 290 مبتلاي ايدز شناسايي شده در فاصله سال 1365 تا پايان سال 1391، تزريق مواد مخدر با سرنگ مشترك و علت ابتلاي 10.5 درصد از اين شناسايي شدهها، رابطه جنسي محافظت نشده بوده است. تا پايان سال 1395، 34 هزار و 820 مبتلاي ايدز در كشور شناسايي شده بودند كه علت ابتلاي 66.9 درصدشان، تزريق مواد مخدر و علت ابتلاي 18.9 درصدشان، رابطه جنسي پرخطر بود. تا ابتداي پاييز 1398 و 5 ماه پيش از شيوع كوويد 19، تعداد مبتلايان ايدز در كشور به 40 هزار و 573 نفر رسيده بود و دليل ابتلاي 60.1 درصد از كل مبتلايان، تزريق مواد مخدر با سرنگ مشترك و دليل ابتلاي 22.2 درصد هم، رابطه جنسي پرخطر بود.
از اسفند پارسال، گستردگي چتر كوويد 19 بر سر ايرانيها، همزمان شد با افزايش قيمت دلار و صعود نرخ تورم و بسته شدن مرزهاي شرقي و وسعت محدوديتها در مرزهاي دريايي جنوب و تعطيلي كارگاهها و بيكاري آدمها و بيپولتر شدن همه مردم و از جمله فقرا. مجموع اين اتفاقات، زير شاخههاي جديدي توليد كرد؛ زير شاخههاي نگرانكنندهتر؛ بازار بومي مواد مخدر، مشتريان جديدي داشت كه ميخواستند افسردگي ناشي از بيكاري و بيپولي و نامعلوم بودن نحوه تامين معاش را با دود و افيون فراموش كنند. به دنبال اين اتفاق، چشم صاحبان پاتوقهاي خياباني و خيابانخوابهاي كهنه كار، به جمال بيخانمانهاي نورسيده روشن شد كه بيكار و بيپول، از كانون امن خانواده هم طرد شده بودند. اين سو را كه نگاه ميكردي، روايت ديگري در حال تعريف بود؛ معتاد بيخانماني كه تا زمستان پارسال، با يك گوني 50 كيلويي ضايعات فلزي و پلاستيكي و كاغذي كه از سطلهاي زباله جمع كرده بود و 50 كيلو را به قيمت كيلويي 1500 يا 2000 تومان به ضايعاتيهاي جنوب و جنوب شرق و شمال غرب تهران ميفروخت و ميتوانست در پايان هر شب، يك گرم شيشه 50 هزار توماني و يك گرم هرويين 25 هزار توماني بخرد و كمي هم پس انداز كند براي يك بطري كوچك آبمعدني و يك قرص نان كه از تشنگي و گرسنگي نميرد، حالا با اين قيمتهاي جديد هرويين و شيشه، براي يك گرم هرويين، بايد شانهاش را زير وزن 70 كيلو زباله خم ميكرد تا بتواند يك گرم هرويين بخرد آن هم اگر خوشاقبال بود و با التماس ميتوانست هر كيلو زباله را به ضايعاتيهاي بزخر بفروشد كه كرونا را بهانه كرده بودند و ضايعات درهم را گرانتر از كيلويي 700 تومان طالب نبودند.
حالا، يك پازل تكميل شده داريم؛ شيوع كرونا، به علاوه پاتكهاي سنگين به معاش خانوادهها، به علاوه كاهش قدرت خريد كل جمعيت كشور به دليل افزايش تورم و گراني قيمت همه كالاها و از جمله مواد مخدر. در گويش مسوولان وزارت بهداشت، زنان تن فروش و مصرفكنندگان تزريقي مواد مخدر و محرك، «گروههاي پرخطر از بابت ابتلا به اچآيوي» شناخته ميشوند چون از طريق رفتارهاي بيپرواي جنسي و تزريق مواد مخدر يا محرك، با آغوش باز به استقبال بيماري ميروند. بررسي روند كاهش و افزايش آسيبهاي اجتماعي نشان ميدهد كه چالشهاي اقتصادي، صرفنظر از تمام آسيبهايي كه بر پيكره اجتماع وارد ميكند، دو گروه را بيش از ساير اقشار هدف ميگيرد؛ زنان تنفروش، معتادان خياباني. زنان تنفروش، براي درآمد بيشتر و وفق دادن خود با گراني هزينههاي زندگي، پركارتر ميشوند و اين پركاري، هيچ حاشيه امني ندارد چون اين زن حالا براي اندكي درآمد بيشتر، جان خود را بيشتر از گذشته و ارزانتر از گذشته قيمت ميزند. معتاد خياباني هم وضعيتي بهتر ندارد. معتاد خياباني، همان بيخانمان معتاد نگون بختي است كه در ايران، هزينه زنده ماندن را از طريق جستن در سطلهاي زباله براي يك تكه پسماند قابل فروش تامين ميكند. زنده ماندن در گويش معتادان خياباني هم، يك معادل بيشتر ندارد؛ مصرف مواد مخدر. حالا وقتي معتاد خياباني، به اندازه 9 ماه قبل جان ميكند كه ضايعات قابل فروش از سطلهاي زباله پيدا كند ولي ناچار است دسترنجش را به مفت حراج كند در حالي كه قيمت همان دوايي كه 9 ماه پيش دود ميكرده، دو برابر يا سه برابر خيز برداشته، ديگر از دو راهي و سه راهي خبري نيست و فقط يك راه ميماند؛ تزريق. تزريق شيشه، تزريق هرويين، تزريق كراك، آنطور كه حميد شريفي؛ اپيدميولوژيست و رييس مركز تحقيقات مراقبت اچآيوي و عفونتهاي آميزشي ميگويد، اقتصاديترين روش مصرف مواد است كه به سربهسر شدن درآمد و مخارج ختم ميشود. تا اسفند سال گذشته، جاده تزريق، خلوتتر و خلوتتر شده بود چنانكه گزارش «پايش كنترل ايدز در جمهوري اسلامي ايران» كه اسفند سال 1395 منتشر شد، تاييد ميكرد كه در فاصله سال 1384 تا 1393، شيوع اچآيوي در مصرفكنندگان تزريقي مواد از 18.4 درصد، به 13.8 درصد كاهش يافته و در فاصله سال 1389 تا 1393، شيوع اچآيوي در زنان تنفروش، از 4.5 درصد به 2.1 درصد كاهش يافته است. حالا، خبري از دوراهي و سهراهي نيست. گراني زندگي، معتادان خياباني و زنان تنفروش را سر يك بيراهه، متوقف كرده؛ بيراهه تزريق و حراج جان. تعداد زيادي، هنوز، مردد، ابتداي همين بيراهه ايستادهاند، تعداد كمي، وارد بيراهه شدهاند و اگر دقيقتر نگاه كنيم، آن دوردستها، آدمهايي را در آخر خط ميشود ديد كه آب تباهي، هفتههاست از سرشان گذشته است.
ظرف سالهاي گذشته، اعدادي درباره شيوع اچآيوي ايدز در اقليتهاي با رفتار پرخطر؛ زنان تنفروش و مصرفكنندگان تزريقي مواد مخدر يا روانگردان مطرح و گفته شد كه شيوع بيماري در اين اقليتها به وضعيت اپيدمي متمركز رسيده چون بنا به نتايج برخي تحقيقات، شيوع بيماري در زنان تنفروش، بيش از 5 درصد و در مصرفكنندگان تزريقي مواد، بيش از 15 درصد برآورد شده بود. مركز تحقيقات مراقبت اچآيوي و عفونتهاي آميزشي دانشگاه علوم پزشكي كرمان، در مطالعات كشوري در گروههاي با رفتار پرخطر به چه اعدادي از شيوع اچآيوي ايدز رسيد؟
به استناد نتايج مطالعاتي كه ما انجام داديم، در سال ۱۳۸۹، شيوع اچآيوي ايدز در مصرفكنندگان تزريقي مواد در كشور، حدود ۱۵ درصد بود و با تلاشهاي پيشگيرانهاي كه انجام شد، اين عدد در سال ۱۳۹۳ به كمتر از 10 درصد كاهش يافت. مطالعهاي كه سال 1398 انجام داديم هم عددي بسيار پايينتر از اين را به ما نشان داد. ممكن است شيوع بيماري در زنان تنفروش در يك شهر خاص و در يك زيرگروه خاص از اين زنان، بيش از 5 درصد باشد اما دو دوره مطالعه كشوري، چنين عددي به ما نشان نداد. طبق نتايج مطالعه سال 2010، شيوع بيماري در زنان تنفروش، 4.5 الي ۵ درصد و در نتايج مطالعه سال 2015، 2.1 درصد بود. حتي تجميع نتايج تمام مطالعات انجام شده درباره شيوع بيماري در زنان تنفروش هم 2.2 درصد بود. بنابراين، شيوع ۱.۵ الي 2.5 درصدي اچآيوي ايدز در زنان تنفروش به واقعيت نزديكتر است.
آيا در مصرفكنندگان تزريقي مواد به اپيدمي متمركز رسيدهايم؟
نتايج مطالعه سال ۲۰۱۴ نشان داد كه شيوع بيماري در اين گروه حدود 10 درصد است و تاييد ميشود كه در اين گروه، وضعيت بيماري به اپيدمي متمركز رسيده است. علاوه بر روند كاهشي شيوع ابتلا به اچآيوي در اين گروه، تا سال گذشته و پيش از شيوع كوويد 19، تعداد مصرفكنندگان تزريقي مواد در كشور كم شده بود و برآوردهاي ما نشان ميداد كه تعداد مصرفكنندگان تزريقي مواد در فاصله سالهاي ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ به يك سوم كاهش پيدا كرده بود و بنابراين، تعداد مبتلايان اچآيوي هم در اين گروه، در حال كاهش بود. البته اين كاهش به معناي حل شدن مشكل شيوع بيماري نبود بلكه از اين بابت نگران بوديم كه ويروس، در اقليت ديگري در حال گردش است. واقعيت سالهاي گذشته اين بود كه متاسفانه اچآيوي در كشور ما، از فاز انتقال تزريقي، وارد فاز انتقال جنسي شده و اين جابهجايي، ما را با چند تهديد جدي مواجه كرد؛ مصرفكنندگان تزريقي مواد، شبكه اجتماعي كوچكتري دارند. ممكن است 5 يا 6 يا حداكثر 10 مصرفكننده، در جمع خودشان، مواد را به شيوه تزريقي مصرف كنند و بنابراين، چرخش ويروس هم در همين گروه كوچك محدود ميشود و احتمال سرايت ويروس به جمعيت عمومي كاهش مييابد چون ارتباط اين گروه با جمعيت عمومي، كمتر از گروههاي ديگر مانند زنان تنفروش است. ولي وقتي ويروس در گروه زنان تنفروش چرخش دارد، چون اين زنان معمولا، شبكه اجتماعي بزرگتري دارند و بسياري از شركاي جنسي زنان تنفروش، جمعيت عمومي و بهويژه، جوانان كشور هستند و چون يك زن تنفروش ممكن است در هفته بيش از 10 يا 15 رابطه جنسي محافظت نشده و حتي رابطه جنسي گروهي داشته باشد، بنابراين، نه تنها شبكه اجتماعي بزرگي تحت تاثير اين خطر قرار ميگيرد و بيماري در جمعيت عمومي كه اكثر جوان و از جمعيت مولد كشور هستند پخش ميشود، انتقال ويروس اچآيوي از طريق فاز جنسي ميتواند احتمال تولد نوزادان مبتلا را هم افزايش دهد. در چنين شرايطي، شيوع بيماري از حالت متمركز در گروههاي خاص خارج شده و جمعيت عمومي را هم متاثر خواهد كرد. بنابراين، در زمان انتقال ويروس از طريق فاز جنسي، جمعيتي كه تحت تاثير قرار ميگيرد، بسيار بيشتر از تعداد افرادي است كه بر اثر مصرف تزريقي مواد در معرض خطر آلودگي به ويروس هستند. علاوه بر اين، رفتار تزريق و تنفروشي، ارتباط زيادي با يكديگر دارند چنانكه برخي تنفروشان، تزريق مواد هم دارند و برخي مصرفكنندگان تزريقي مواد هم با تنفروشان در ارتباط هستند كه همين ارتباط، مطالعه اين رفتارها و خطر آنها را در انتقال اچآيوي بسيار پيچيده كرده است.
ظرف دو سال گذشته و به دنبال تشديد تحريمهاي اقتصادي و گراني قيمتها، دهكهايي كه فرد مصرفكننده مواد مخدر يا روانگردان داشتند هم، دچار مشكلات شديد در تامين معاش شدند كه اين مشكلات، بر الگوي مصرف هم تاثير گذاشت و ظرف اين دو سال به دنبال محدوديتهاي شديد در واردات شيشه و پيشسازهاي توليد روانگردان، شاهد بازگشت هرويين بوديم و آمار طردشدگان از خانه هم افزايش يافت و خطر تزريق مواد به دليل كاهش قدرت اقتصادي معتادان خياباني و افزايش روابط جنسي پرخطر با انگيزه كسب درآمد از اين رفتار هم تشديد شد. آيا شما هم در مطالعات ميداني به چنين شواهدي رسيديد؟
بررسي شيوع اچآيوي ايدز، به همان اندازه كه از نظر پزشكي مهم است، بايد از نظر جامعهشناسي هم مورد توجه قرار گيرد. هر تغييري در ساختار اجتماعي جامعه؛ تغييرات اقتصادي و كاهش سرمايه اجتماعي، ميتواند بر تغيير الگوي اچآيوي و حتي الگوي عوامل موجد اچآيوي (روابط جنسي خارج از چارچوب خانواده و مصرف تزريقي مواد) موثر باشد. ما در اين شرايط، نگران افزايش روابط جنسي خارج از چارچوب خانواده هستيم چون بسياري از افرادي كه از طريق رابطه جنسي، امرار معاش ميكنند، ممكن است در اين شرايط اقتصادي، بخواهند از طريق افزايش اين روابط به درآمد بيشتري برسند. تغييرات اجتماعي و اقتصادي هم، بر ميزان مصرف مواد مخدر يا روانگردان تاثيرگذار است چون برخي افراد، براي كم كردن عوارض ناشي از دشواريهاي معيشتي به سمت مصرف مواد خواهند رفت. در نابسامانيهاي اقتصادي، حتما وضعيت مصرف تزريقي مواد هم تغيير ميكند. تزريق، اقتصاديترين روش مصرف مواد مخدر يا روانگردان است در حالي كه در مصرف تدخيني، مقدار زيادي از ماده مصرفي، دود ميشود. مجموع اين تغييرات، بر الگوي رفتارهاي منجر به اچآيوي و هپاتيت B و هپاتيت C تاثيرگذار است و بنابراين، نميتوانيم خوشبين باشيم كه اگر شيوع بيماري در گروههاي با رفتار پرخطر مثل مصرفكنندگان تزريقي مواد و زنان تنفروش، كاهش پيدا كرده، پس با كاهش كلي و دائمي شيوع بيماري مواجهيم چرا كه هر تهديدي از جمله برهم خوردن تعادل در جامعه و بدتر شدن شرايط اقتصادي و اجتماعي، ميتواند اين روند را معكوس كند و رفتارهاي مرتبط با افزايش خطر اچآيوي در زيرگروههاي جمعيتي و جامعه را افزايش دهد. يكي از نگرانيهاي دوران اپيدمي كوويد - ۱۹ هم كاهش كمي و كيفي خدمات كاهش آسيب است كه ميتواند به افزايش رفتارهاي پرخطر و درنهايت، افزايش احتمال بروز عفونتهايي مانند اچآيوي، هپاتيت B، هپاتيت C و عفونتهاي آميزشي منجر شود.
گفتيد كه تا سال گذشته، بروز و شيوع بيماري در زنان تنفروش كاهش داشته. علت اين كاهش چه بوده؟
دلايل متعددي براي اين كاهش وجود دارد: اجراي برنامه كاهش آسيب (توزيع كاندوم و سرنگ) براي مصرفكنندگان تزريقي مواد و زنان تنفروش در كشور افزايش داشته و اين افزايش، به كنترل بسياري از رفتارهاي پرخطر و كنترل عفونت در اين گروهها منجر شده است. در طول زمان هم بنابه دلايل متعدد، آگاهي اين گروهها نسبت به راههاي انتقال اچآيوي افزايش داشته كه ميتواند يك عامل پيشگيرانه از رفتارهاي پرخطر در اين گروهها تلقي شود. علاوه بر اين، بر اساس تعريف اين گروه، خانمي كه ظرف 12 ماه منتهي به زمان حال، به ازاي دريافت پول، مواد مخدر يا هر كالا و خدمت ديگري، با بيش از يك مرد، تماس جنسي داشته باشد به عنوان تنفروش شناخته ميشود اما يك خانم، براي مدت طولاني قادر به تنفروشي نيست. زني كه 5 سال قبل، از طريق تنفروشي امرار معاش ميكرده، امروز به دليل بالا رفتن سن يا هر دليل ديگر، اين رفتار را ترك كرده و در تعريف اين گروه قرار نميگيرد علاوه بر اينكه در اين سالها، تعدادي از زنان مبتلاي اچآيوي هم، فوت شده و از جمعيت كل بيماران، حذف شدهاند.
در تخمين شدت خطر ابتلا، آيا مرزي بين زنان تنفروش پاك از اعتياد و زنان تنفروش مصرفكننده تزريقي مواد قائل نيستيد؟
حتما. افرادي كه هم رابطه جنسي پرخطر و هم مصرف تزريقي مواد دارند، به عنوان گروه با «ريسك دوگانه» مورد بررسي قرار ميگيرند. زن يا مردي كه فقط تنفروشي ميكند يا روابط جنسي خارج از ازدواج دارد، كمتر از كسي كه همراه با رابطه جنسي محافظت نشده، تزريق مواد هم دارد، در معرض خطر ابتلا به اچآيوي قرار ميگيرد. ما در مطالعاتمان از جمعيت نمونه، حتما درباره روابط جنسي محافظت نشده، تزريق مواد و حتي برقراري رابطه تحت تاثير مواد مخدر يا الكل سوال ميكنيم و حتما، افرادي كه روابط جنسي پرخطر و تزريق مواد دارند، گروه پرخطرتري هستند و اين فرضيه هم، در آمار و مطالعات ما و مطالعات انجام شده در ساير نقاط دنيا اثبات شده است.
يعني در زنان تنفروش كه مصرف تزريقي مواد نداشتند، شيوع بيماري كمتر بود؟
بله، هم شيوع (موارد موجود) و هم بروز (موارد جديد) در گروه زنان تنفروش كه فقط رابطه جنسي محافظت نشده داشتند، كمتر بود ضمن آنكه احتمال انتقال اچآيوي در تزريق مواد از يك فرد آلوده به يك فرد سالم، بيشتر از احتمال انتقال بيماري از طريق رابطه جنسي محافظت نشده است .
پيشبيني ميشود كه تشديد چالشهاي اقتصادي، تاثيرات نگرانكنندهاي بر اعتياد و وضعيت مصرفكنندگان مواد داشته باشد و گراني قيمت مواد مخدر و روانگردان، كاهش توان اقتصادي معتادان، كوتاه شدن فاصله بروز اعتياد تا كارتنخوابي و افزايش تعداد كارتن خوابهاي طرد شده از خانه و خانواده، خطر افزايش دوباره تزريق را تشديد كند. احتمالا شما در سالهاي آينده، در مطالعاتتان با شيب صعودي اچآيوي به دليل بازگشت تزريق مواد مواجه خواهيد شد.
همان طور كه شما گفتيد، به علت مشكلات اقتصادي و به علت اپيدمي كوويد - 19، هم گراني قيمتها و افزايش هزينههاي زندگي را شاهديم و هم افزايش تعداد افرادي را كه شغل و درآمدشان را در اين ايام از دست دادهاند. مجموع اين شرايط، احتمال گرايش به مصرف مواد مخدر و روانگردان را افزايش خواهد داد. علاوه بر اين، تا سال گذشته، قيمت مواد، در حد توان اغلب مصرفكنندگان مخدرها و محركها بود گر چه در كشور ما، قيمت مواد، چندان تابع افت و خيز قيمت ارز نيست اما در اين 9 ماه و به علت شيوع كوويد - 19، كاهش عرضه مواد به دليل كاهش ورود مخدرها و محركها به كشور، باعث افزايش قيمتها شد و همزمان، هزينههاي زندگي هم به اندازهاي بالا رفت كه تعدادي از مصرفكنندگان مواد، از خريد مخدرها و محركها ناتوان شدند. اين شرايط، آنها را به مسيري هدايت ميكند كه مقرون به صرفه باشد كه متاسفانه تزريق، مقرون به صرفهترين روش مصرف است. علاوه بر اين، احتمالا در اين ايام، برنامههاي كاهش آسيب اعتياد هم مثل بسياري برنامهها، با مشكلاتي مواجه شده و احتمالا، مراجعه مصرفكنندگان مواد به مراكز كاهش آسيب به دليل ترس از ابتلا به كوويد - 19 هم كم شده كه در ماههاي اخير، در بسياري پاتوقهاي مصرف مواد كه تا پيش از اين، هيچ اثري از سرنگ و سوزن نميديديم، سرنگ و سوزن استفاده شده پيدا ميكنيم. اين شواهد به ما ميگويد كه الگوي مصرف، در حال تغيير به سمت تزريق است كه اثر كوتاهمدت چنين تغييري، افزايش تعداد مصرفكنندگان تزريقي مواد و اثر دراز مدت، احتمال افزايش دوباره شيوع اچآيوي و هپاتيت است.
حالا كه شواهدآشكاري از تزريق مواد در دست داريد، نگران افزايش تزريق مشترك نيستيد؟ مصرفكنندگان تزريقي خيابان خواب، وقتي در تنگنا قرار بگيرند، از تزريق با سرنگ مشترك هم واهمهاي ندارند و نهايت تلاششان براي ضدعفوني كردن سرنگي كه قرض گرفته يا پيدا كردهاند، اين است كه سر سوزن را با آب دهانشان ضدعفوني ميكنند.
ساختار حكومت و جامعه نبايد اجازه بدهد كه افراد به سمت مصرف مواد بروند و اگر برخي افراد گرفتار مصرف مواد شدند، بايد اقداماتي انجام دهد كه آنها به سمت تزريق مواد نروند و اگر به سمت تزريق رفتند، بايد تلاش كند كه تزريق مشترك نداشته باشند. مجموع اين تلاشها، خدمات كاهش آسيب است. وقتي تزريق مواد در يك جمعيت افزايش پيدا ميكند، حتما تزريق مشترك هم در اين گروه رو به افزايش ميرود و حتما اوردوز هم در اين گروه رو به افزايش ميرود چون فرد مصرفكننده مواد، تا ديروز، مثلا روزانه دو گرم مصرف استنشاقي هرويين داشته و حالا كه سرنگ به دست آورده، فكر ميكند بايد همان دو گرم را، آن هم در يك وعده، تزريق كند و اوردوز اتفاق ميافتد.
چند ماه است كه پليس مبارزه با مواد مخدر از كشفيات كراك خبر ميدهد؛ از كشفيات حجمهاي بالا و در حد 500 كيلو و 300 كيلو. ظاهرا مصرف كراك، در مناطقي شيوع دوباره دارد. به خاطر داريد كه در دهه 80، مصرفكنندگان مواد مخدر، كراك را هم به صورت تزريقي استفاده ميكردند. ظرف سالهاي گذشته، مواردي هم از تزريق شيشه گزارش شده بود. حالا، گراني قيمت مواد مخدر و محرك و كاهش قدرت اقتصادي معتادان خيابان خواب، آنها را در معرض خطر گرايش به تزريق هرويين، كراك و شيشه قرار داده است. اين خطر را تا چه حد پررنگ ميبينيد؟
خطر شيوع تزريق، صرفا متوجه جمعيت معتادان خيابان خواب نيست بلكه در جمعيت عمومي هم ميتوان از مصرفكنندگان تزريقي مواد سراغ گرفت؛ افرادي كه شايد شما نميبينيد ولي آنها در خانههاي تيمي در حاشيه شهرها و حتي در مناطق بسيار گرانقيمت شهرها مشغول تزريق مواد هستند. امروز الگوي تزريق با سالهاي قبل متفاوت است و صرفا نبايد تصور كرد كه فقط كارتن خوابها مصرفكننده تزريقي مواد هستند چون گروههاي با وضعيت اقتصادي بسيار خوب هم به سمت مصرف تزريقي مواد روي آوردهاند. هميشه بايد به ياد داشته باشيم كه الگوي مصرف، به طور مستمر در حال تغيير است و هيچ وقت نبايد به كاهش مقطعي شيوع مصرف تزريقي مواد خوشبين باشيم چون در گروههاي پرخطر از جمله زنان تنفروش و مصرفكنندگان مواد، نوع رفتار هم بر گستردگي و شدت خطر تاثيرگذار است. ممكن است شما آماري از كاهش تزريق با سرنگ مشترك دريافت كنيد ولي همزمان، گزارشهايي از شيوع بالاي تزريق مواد داشته باشيد كه در اين صورت، نگراني از بابت شيوع بيماريهاي عفوني، متفاوت از زماني خواهد بود كه تزريق مشترك، رقم بالايي باشد. علاوه بر اين، نوع ماده مخدر يا محركي كه تزريق ميشود و حتي ناخالصيهاي اين مواد هم بر شدت خطر تاثير ميگذارد چون در مواقعي، برخي عوارض تزريق يا مصرف استنشاقي، ناشي از ناخالصيهاي ماده مصرف شده است. يك كيلو ترياك وارداتي از مرزهاي شرقي كشور، به هيچ وجه، خالص به تهران يا مناطق غرب كشور نميرسد بلكه در اين مسير، افراد سودجو، اين حجم را با افزودن ناخالصيها، تغيير ميدهند كه همان ناخالصيها هم، عوارض متفاوتي ايجاد ميكند. در عين حال، كاهش سن مصرف مواد و كاهش سن تزريق مواد هم بسيار نگرانكننده است حتي اگر تعداد كل مصرفكنندگان تزريقي مواد افزايش پيدا نكرده باشد. از سوي ديگر، رفتارهاي اين گروهها هم ميتواند بر شدت خطر شيوع اچآيوي ايدز تاثير بگذارد. براي مثال، در زنان تنفروش، شدت خطر، متاثر از تعداد شركاي جنسي اين زنان در هر روز يا در هر هفته يا در هر بار برقراري رابطه، نوع رابطه جنسي پرخطر، برقراري رابطه جنسي بعد از مصرف الكل يا مصرف استنشاقي يا تزريقي مواد خواهد بود كه اين رفتارها، مستقل از تعداد افراد اين گروهها، بر شدت خطر ابتلا به اچآيوي تاثير دارد. در مجموع، خطر رفتارهاي پرخطر ميتواند متاثر از ۲ پديده باشد؛ تعداد افراد اين گروه و رفتارهاي پرخطر اين گروه. علاوه براين، نوع ارتباط اين گروه با جمعيت عمومي هم ميتواند بر خطر انتقال عفونتهايي مانند اچآيوي به سطح جمعيت عمومي موثر باشد. در مورد عفونت اچآيوي، افراد در جامعه به سه گروه تقسيم ميشوند؛ گروه مركزي شامل افراد با رفتار پرخطر مثل مصرفكنندگان تزريقي مواد، زنان تنفروش و مردان همجنسگرا، گروههاي پل كه رابط انتقال ويروس از گروه مركزي به جمعيت عمومي كشور هستند مثل شركاي جنسي زنان تنفروش كه ميتوانند بيماري را به همسر و به فرزندان آينده خود منتقل كنند. و در نهايت، گروه كمخطر كه بقيه افراد جامعه هستند ولي از طريق گروههاي پل با گروههاي پرخطر ارتباط دارند.
آمار شما از تعداد مصرفكنندگان تزريقي مواد و مشاهدات مسوولان مراكز گذري كاهش آسيب تاييد ميكند كه تزريق مواد، دوباره به جامعه بازگشته است. شدت اين خطر در مقايسه با دهه 80 چقدر است آن هم در حالي كه امروز و در اين شرايط اقتصادي، ممكن است افراد زودتر به سمت تزريق مواد بروند و حتي در سن كمتري، تزريق مواد را آغاز كنند؟
تحليل اين خطر، چندان ساده نيست. رفتار تزريق مواد در دهه 70 يا دهه 80، با رفتار امروز كاملا متفاوت است و حتي نميتوان گفت كه خطر شيوع تزريق در دهه 70 و 80 كمتر بود يا امروز شدت اين خطر كمتر است. بايد واقع بينانه فكر كنيم؛ امروز كيفيت و كميت برنامههاي كاهش آسيب اعتياد ارتقا يافته و خروجي اين برنامهها كه همان كاهش چند ساله تعداد مصرفكنندگان تزريقي مواد و تاثير مثبت بر كاهش انتقال بيماري از فاز اعتياد تزريقي بوده هم، نشان ميدهد كه خوب كار كردهايم ولي حتي اين حجم كار، كافي نيست.
امروز، عدد ثابت معتادان مواد مخدر، 2 ميليون و 808 هزار نفر و تعداد كل مصرفكنندگان غيروابسته در كشور، 4 ميليون نفر است. در سالهاي گذشته عددي از تعداد مصرفكنندگان تزريقي مواد مطرح بود و اين جمعيت، حدود 200 هزار نفر برآورد ميشد. تخمين علمي تعداد مصرفكنندگان تزريقي مواد و حتي پيشبيني تغيير رفتار و روش مصرف مواد مخدر يا محرك، چطور امكانپذير است؟
رفتار مصرفكنندگان تزريقي مواد يا زنان و مردان تنفروش، با روشهاي معمولي قابل برآورد نيست در عين حال كه بيش از 30 مدل براي تخمين تغيير رفتار اين گروههاي پرخطر، وجود دارد. يكي از اين روشها، مكانيابي جغرافيايي و پيدا كردن پاتوقهاي مصرف مواد و سرشماري از افراد داخل پاتوقها و سوال درباره افرادي غير از مراجعان هميشگي پاتوقهاست كه نتايج اين شيوه مطالعه را ميتوان تحليل كرد و به كل شهر و كل كشور تعميم داد. روش ديگر، شناسايي شبكه اجتماعي افراد است كه چند دوره مطالعه در مركز تحقيقات مراقبت اچآيوي و عفونتهاي آميزشي كه به عنوان مركز همكار سازمان جهاني بهداشت در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا فعاليت ميكند هم، با همين روش انجام شده است. در اين روش، ابتدا شبكه اجتماعي افراد را مشخص ميكنيم به اين معنا كه يك نفر به طور متوسط چند نفر را ميشناسد و سپس، از افراد عادي در جامعه در شهرهاي مختلف، ميپرسيم كه چند نفر را مثلا با رفتار تزريق مواد ميشناسند. با استفاده از تعداد افراد موجود در شبكه اجتماعي افراد و تعداد افراد با رفتار مشخص در اين شبكه اجتماعي ميتوانيم تعداد افراد با آن رفتار را برآوردكنيم. البته، چون جمعيت گروههاي با رفتارهاي پرخطر، متغير و ناپايدار است، بايد هر دو يا سه سال يك بار، مطالعات براي برآورد اندازه جمعيت و شناسايي رفتارهاي اين گروهها و وضعيت ابتلاي آنها به اچآيوي و ساير عفونتها مانند هپاتيت C در اين گروهاي جمعيتي انجام شود.
آخرين مطالعات شما از تخمين جمعيت مصرفكنندگان تزريقي مواد، چه سالي انجام شد و چه نتايجي داشت؟
سال گذشته و پيش از شيوع كوويد - 19، نتايج آخرين مطالعه را به وزارت بهداشت تحويل داديم.
آيا تعداد اين جمعيت كاهش يا افزايش داشت؟
در فاصله سال 1393 تا سال گذشته، روند تزريق و تعداد مصرفكنندگان تزريقي مواد، كاهش داشت.
ولي ممكن است به دليل افزايش مشكلات اقتصادي در جمعيت مصرفكنندگان مواد مخدر يا محرك، نتايج تحقيقات آتي شما، افزايش تزريق و تعداد تزريقكنندگان مواد را تاييد كند؟
به همين دليل ميگويم كه اين مطالعات بايد هر دو تا سه سال يك بار انجام شود چون تعداد و رفتار اين جمعيت، كاملا ناپايدار و متغير است و بنابراين، حتي نتايج مطالعات يك سال قبل را نميتوانيم به عنوان نتايج قطعي مورد استناد قرار بدهيم. بحث آسيبهاي اجتماعي و به طور خاص، بحث تزريق مواد و بحث تنفروشي، بسيار پيچيده است. صرف كم شدن تعداد افراد اين گروهها، نميتواند ما را به وضعيت متفاوتي در آينده خوشبين كند چرا كه ممكن است تعداد يك اقليت، كم شده باشد ولي رفتار پرخطر در همين جمعيت كاهش يافته، شدت گرفته و افزايش يافته باشد. مصداق بارز هم اينكه ممكن است تعدادي از زنان تنفروش يا حتي مشتريان آنها، به دليل ترس از ابتلا به كوويد - 19، در اين ماهها روابط خود را كاهش داده باشند اما ممكن است تعداد زنان فعال، به دليل مشكلات اقتصادي و نياز به درآمد بيشتر، پركارتر هم شده باشند و حتي روابط به مراتب پرخطرتري را هم مرتكب شوند چون انواع متفاوت روابط جنسي در اين اقليت، قيمتهاي متفاوت دارد و شواهدي هم به ما نشان داده كه با وجود كاهش اين رفتار پرخطر در برخي زنان يا حتي مشتريان آنها به دليل ترس از ابتلا به كوويد - 19، تعدادي از زنان تنفروش در اين مدت، به دليل مشكلات اقتصادي، رفتارهاي پرخطر خود را افزايش دادهاند. آنچه امروز ميتوان در يك جمله كلي گفت، اين است كه به استناد شواهد موجود، آسيبهاي اجتماعي طي سالهاي آينده وضعيت نگرانكنندهتري خواهد داشت ولي اينكه اين آسيبها، ما را به كدام سمت ميبرد، قابل پيشبيني نيست چون پيشبيني پديدههاي مرتبط با رفتار انسانها، به اين سادگي نيست.
برآوردهاي ما نشان ميداد كه تعداد مصرفكنندگان تزريقي مواد در فاصله سالهاي ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ به يك سوم كاهش پيدا كرده بود و بنابراين، تعداد مبتلايان اچآيوي در اين گروه، در حال كاهش بود. البته اين كاهش به معناي حل شدن مشكل شيوع بيماري نبود بلكه از اين بابت نگران بوديم كه ويروس، در اقليت ديگري در حال گردش است.
احتمالا، مراجعه مصرفكنندگان مواد به مراكز كاهش آسيب به دليل ترس از ابتلا به كوويد - 19 كم شده كه در ماههاي اخير، در بسياري پاتوقهاي مصرف مواد كه تا پيش از اين، هيچ اثري از سرنگ و سوزن نميديديم، سرنگ و سوزن استفاده شده پيدا ميكنيم. اين شواهد به ما ميگويد كه الگوي مصرف، در حال تغيير به سمت تزريق است.